پردازش شناختی افراددوزبانه

فرضیۀ تکساختاري

بحث اصلی در تحقیقات روانشناختی زبان در کودک دوزبانه این است که آیا براي هر زبـان سازوکار مستقلی وجود دارد یا اینکه سازوکار مشـترکی بـراي همـۀ زبـانهـا وجـود دارد. فرضــیۀ تــکســاختاري (hypothesis switch single )بیــان مــیکنــد

کــه دو ســاختار روانشناختی زبانی براي هر زبان وجود دارد و درجاتی از استقلال بین دو دسـته پردازنـده اطلاعات خاص زبان وجود دارد. طبق این فرضیه عملکرد کودک دوزبانه مـیتوانـد بـه زبـان دیگر انتقال یابد، بدین معنا که وقتی یکی از

ساختارهاي زبانی در حال کـار اسـت سـاختار دیگر به صورت خودکار از کار بازداشته میشود.

دو مدل انتخابی (two switch model)

مدل انتخابی دروندادي (model switch input ):

ممکنامارا، به جـاي ردکـردن فرضـیۀ تک انتخابی، مدل دوانتخابی را مطرح کرد. او بر آن است که بـراي هـر زبـان یـک انتخـاب وجود دارد که تحت کنترل محیط است و، در کنار آن، اندکی استقلال براي دو پردازشگـر اطلاعات خاص زبانی وجود دارد.

این سازوکار فرصتی را براي کودک دوزبانه فراهم مـیآورد که همزمان با رمزگردانی (decoding) یک زبان، زبان دیگـري را رمزگشـایی کنـد. مکنامـارا دریافته بود که کودکان دوزبانه در خواندن متونی که ترکیبی از دو زباناند نیازمند فرصتی بودند
تا زبان خود را از یک زبان به زبان دیگر تغییر دهند.

مدل انتخابی بروندادي (model switch output):

طبق این مدل شخص تصمیم میگیرد که به کدام زبان صحبت کند و طبق این تصمیم زبان را عوض میکند. همرز و بلانک در کتاب خود به همرز و لمبرت اشاره میکنند که ابراز داشتند هرگاه کودک دوزبانه با شکل نوشتاري واژهاي برخورد میکردند، که جزئی از هر دو زبان بودنـد امـا معـانی متفاوتی در آن زبانها داشتند، با آنها همچون واژههاي همشکل برخورد میکردند. این پدیده وجود انتخاب دروندادي را نفی میکنـد . این پدیده همچنین نشان دهنده ی وجود درجاتی از استقلال در سازوکارهاي رمزگـذاري و
رمزگردانـی اسـت، امـا نمـیتوانـد وجـود سـازوکار انتخـابی را در رمزگردانـی در سـطح  معنی شناختی اثبات کند. رومین حتی به طریقی مدل انتخابی را نیز رد میکند. وي میگویـد زمانی که کودک دوزبانه تحت کنترل نیست مثلاً، در موقع شمارشکـردن، ناسـزاگفتن، و غیـره ممکن است ناخودآگاه از زبان دیگر خود استفاده کند.